شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

سنگ را برداشت
گنجشک را از روی درخت پایین بیاورد
برادرش گفت
...

...
بیا برای چند لحظه
فقط به‌اندازه‌ای که این شعر تمام شود
از...

...

اگر پرنده‌ی این حرف‌ها اجازه می‌داد،
حوصله‌ی...

...

گفتم: برای زخم‌زدن حتماً لازم نیست از عبور قاصدکی ناقص از کنارِ پنجره کمک...

...

خیال می‌کردم عاشق به سرزمین خودم برمی‌گردم
با گلی که پژمرده...

...

نمی‌دانم‌ چرا تعجب کرد؟
من فقط گفته بودم از هیچ آینده‌ای...

...

آن‌قدر وقت صرف بحث کردیم
که ماه نقره‌ای‌ست
یا...

‏هر روز بعد از بیدار‌شدن به صبح می‌گویم
آیا تو ادامه‌ی همان...

می‌گویم بیا، بنشین، این‌جا، کنارِ چشمه و من و سیگاری که در جیبم هست
...

قانون برای بوسیدن که نوشتند
نگفتند اتحاد رمز کدام پیروزی در پیوستنِ لب‌هاست
...

شب بیشتر فاصله‌ی مه را با مصداق به‌رخ کشید 
دوربینْ کنارِ انجمادِ نگاهی...

شب بیشتر فاصله‌ی مه را با مصداق به‌رخ کشید 
دوربینْ کنارِ انجمادِ نگاهی...

کلاغی که آویزان از نوکش سپیده‌دمان است
بی‌خیال
از ابرها و...

همیشه اتفاق‌ها پُرند، پشتِ بام‌ها پرند، از کبوتران زنده هم پرند، از کبوتران مرده هم...

تک نگاری

شعرها

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

نسرین بشردوست

زیبای همیشه غمگین

زیبای همیشه غمگین

سابیر هاکا

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند