شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مشت خاکی به‌جای می‌ماند
نمی‌شود 
به هیچ پیوست

در باد به یاد می‌آرمش
یک دم نشست و
پر کشید

پناه برد به سایه‌ی سنگ‌پشت
سنگ ماند و
آفتاب تموز

پژمرده‌اند گل‌های مصنوعی
کنار پنجره ایستاده
پیر مرد 

من که با خورشید نیستم 
شب‌تاب
همنشین من است 
 

1

نوبت من است اکنون.
درود و بدرود 
شبنم سحری

سروی کنار سپیدار
این هر دو 
در پاییز

سروی کنار سپیدار
این هر دو 
در پاییز

مکالمات


-چگونه ببینم آنچه را که نمی بینم؟
...

تک نگاری

سلام نازنین

سلام نازنین

نگار اسکندرفر

طنز، جراحی‌ست

طنز، جراحی‌ست

سجاد گودرزی

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی

هم ‌بغض!

هم ‌بغض!

محمدعلی بهمنی

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس