شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مشت خاکی به‌جای می‌ماند
نمی‌شود 
به هیچ پیوست

در باد به یاد می‌آرمش
یک دم نشست و
پر کشید

پناه برد به سایه‌ی سنگ‌پشت
سنگ ماند و
آفتاب تموز

پژمرده‌اند گل‌های مصنوعی
کنار پنجره ایستاده
پیر مرد 

من که با خورشید نیستم 
شب‌تاب
همنشین من است 
 

1

نوبت من است اکنون.
درود و بدرود 
شبنم سحری

سروی کنار سپیدار
این هر دو 
در پاییز

سروی کنار سپیدار
این هر دو 
در پاییز

مکالمات


-چگونه ببینم آنچه را که نمی بینم؟
...

شعرها

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن