شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کارد مهربان

کارد مهربانی بود
که جز در گردن آب فرو نمی‌رفت
می‌خواست زمان را ببرد
قطع کند
بیرون بیاورد ثبات را از سینه‌ی تقدیر

برید
قطع کرد
و مهربان
در گردن آب باقی ماند
 

مجید رفعتی

شعرها

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

لیلا ساتر

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی