شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست
در آن آخرین یکشنبه 
من زلالِ ماه را برای تو‌ می‌خواستم
در تلاقی من با خودم 
با خواب‌هایم
که امتداد آرزوهای بی‌رحم منند
در تاریکِ چنار و کاج
با همان روسری
همان چتر 
همان آرایش همیشگی
و کسی گفت:
شب‌بخیر عزیز من شب‌بخیر
و صدای زنجیری در تاریکِ چنار و کاج.
من که دعایی نکرده بودم 
ما که قراری نداشتیم
پس این صدای زنجیر از کجا می‌آید
این همه سنگ
و تو
مُرده‌ست 
سکوت!
از سکوت بَدم می‌آید
فاتحه و چراغی 
در تاریک چنار و کاج
(تو) مُرده

 

راهبه خوشنود

شعرها

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

برهنه ات به خانه می آید

برهنه ات به خانه می آید

فهیمه جهان آبادی

سریده از سرا به سرسرا

سریده از سرا به سرسرا

لیلی گله داران

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری