شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست
در آن آخرین یکشنبه 
من زلالِ ماه را برای تو‌ می‌خواستم
در تلاقی من با خودم 
با خواب‌هایم
که امتداد آرزوهای بی‌رحم منند
در تاریکِ چنار و کاج
با همان روسری
همان چتر 
همان آرایش همیشگی
و کسی گفت:
شب‌بخیر عزیز من شب‌بخیر
و صدای زنجیری در تاریکِ چنار و کاج.
من که دعایی نکرده بودم 
ما که قراری نداشتیم
پس این صدای زنجیر از کجا می‌آید
این همه سنگ
و تو
مُرده‌ست 
سکوت!
از سکوت بَدم می‌آید
فاتحه و چراغی 
در تاریک چنار و کاج
(تو) مُرده

 

راهبه خوشنود

تک نگاری

شعرها

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

اثمر ابراهیمی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی