شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 هنوز گرم بود

 هنوز گرم بود
غمگین و وسوسه‌انگیز
چون معاشقه‌ی یک درخت کهنسال با نسیم
هنوز کلماتش طعم زیتون و زندگی را داشت
وقتی در این پاییز لعنتی
مرا به انگشت و افسوس نشان می‌داد
یک منظره‌ی دوردست
با دامنه‌های پرچین
و دختران زیبا در کنارش
اما من
باید برمی‌گشتم
فراموش کرده‌بودم
در را ببندم
تا چیزی از تنهایی اتاق نکاهد
باید برمی‌گشتم
دلتنگی را از ملافه‌ها می‌تکاندم
و با دهانم
دستان کودکانم را گرم می‌کردم

زهرا گریزپا

تک نگاری

ضد شعر

ضد شعر

هادی محیط

در  ستایش جدیت نظری

در ستایش جدیت نظری

علی مسعودی‌نیا

شعرها

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی