شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

توالی(خودکار)

و نامه‌ای که مبدل به یک پرستو شد 
به روی میز تو شد یک مداد و پارو شد 
و از اتاق تو پارو زدیم بر امواج
به آن جزیره‌ی متروکه‌ای که جادو شد
جزیره‌ای که پر از گرگ بود و ردّ پلنگ
به یک اشاره پر از گلّه‌های آهو شد
و آهوان همه تا شامگاه رقصیدند
چنان که خاک جزیره بهشت شب‌بو شد 
چهار فصل زمین در اتاق تو گل کرد 
اتاق باغ شد و غرق در هیاهو شد 
و روی میز تو دریای واژه جاری بود
که واژه‌ها همه تک‌تک درخت لیمو شد
من و تو بین درختان قدم زدیم آرام 
بهار شد شب یلدا و باغ جارو شد
و نام تو که توالی جسم و ماهیت است
شبیه گل به دهانم شکفت و خوشبو شد 
پرنده مرد، صدا مرد، برکه‌ها خشکید
ستاره رفت و گل آفتاب کم‌سو شد 
مزار من که در این عاشقانه پنهان است
اتاق تو که مبدّل به برج و بارو شد
و نامه‌ای که به دستت نمی‌رسد هرگز
نوشته شد، پر پروانه شد، پرستو شد

هادی خوانساری

شعرها

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

کبوتر ارشدی

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 

مظاهر شهامت