شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جادو‌سرشت...

آن عشوه‌های مستِ به جادو سرشته‌ات
چشمان نیمه‌باز شبیه فرشته‌ات
آتش بیارِ معرکه‌ی عشق بود و هست
نخ‌های دور روسری رشته‌رشته‌ات!
هر بار نامه‌های تو تعمید می‌شوند
در چشمه‌های جاری هر دل نوشته ات!
تکرار می‌کنند آدم و حوا گناه خویش
با گندمی رسیده از هوس تازه کِشته‌ات!

سیدمحمدرضا اسلامی

شعرها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

شاعر

شاعر

فریاد غفوری

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی