شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دیکتاتورها بیاموزند بوسه یک انتحار رؤیایی
دیکتاتورها بیاموزند بوسه یک بوته‌ی...

و نامه‌ای که مبدل به یک پرستو شد 
به روی میز تو شد یک مداد و پارو شد 

                     پیشکش به...

چشم مرا بستند اما هی کبوترهای آزادی‌...
دست مرا بستند پا سلول من جای قشنگی بود

تک نگاری

شعرها

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی