شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شبیه کرمِ دندان‌خورده‌ای چای از دهان افتاد

شبیه کرمِ دندان‌خورده‌ای چای از دهان افتاد
کنارِ روزه‌ ای تاریک، بند استخوان افتاد 
دهانِ آسمان تا شد تهی، دندانِ برفی ریخت
 به روی سنگفرش خیس، سقف سایبان افتاد
 چنان از قله بالا‌رفت آهو بره‌ی سرخوش
 که صیادِ کنارِ دره از کفش کتان افتاد 
 غروب از گیسوی ماهی که موی سرخ بر سر داشت
 فرود آمد به تخت باده اما استکان افتاد 
هجوم قله‌های گیج، بالا رفت از باران
چنان بالا که از عنوان کلاهِ پاسبان افتاد
برای بوسه‌ای ساحل به دریا زد به بیگاهی
 که بین ماهی و قلاب خرچنگی جوان افتاد
 چه رنجی می‌کشد آغوش ماهیگیر رنجوری
 که تورش روی بال کوسه، از تاب و توان افتاد

محمد میر

تک نگاری

شعرها

الماس

الماس

م. مؤید

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای