شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در گلوگاه اصلی شکم
یک نفر هست، رد پایی نیست 
تار تر می‌شود اتاقم چون...

بر دوش خود مسافر مغلوب می‌برند
یک آسمان فرشته‌ی مغضوب می‌برند
این...

با کفش‌های کوچک ِ من‌، راه رفته بود
یک عمر مانده بود... به بیراه! رفته بود

شعرها

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح