شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بریم خاک‌بازی؟

_بریم خاک‌بازی؟
+نه. هوا گرمه 
_من خاک میارم تو آب این‌طوری خنک می‌شه 
.
.
.
زمین تب داشت از تش گرمای روز 
شب لرز می‌کند 
متشنج می‌شود 
من گوشه‌ی جوی سیمانی آب می‌شوم 
خانه‌ها شکم شهر بودند که به کمرش چسبیده بودند 
+گل بازی نمی‌کنی دیگر؟
نگاهم نمی‌کنی 
دستان آهنی بیل خفته ها را لالالایی می‌کند 
+بیدار نمی‌شوی؟
تو خاکی بودی که خاک می‌شوی 
شهر خاکی بود 
روی پوست کلفت آسفالت شب را به صبح رساندم 
این جوی سیمانی است که فرو‌می‌روم

هلیا حسینی

تک نگاری

ضد شعر

ضد شعر

هادی محیط

سلام نازنین

سلام نازنین

نگار اسکندرفر

شعرها

بدون وقفه دویدن

بدون وقفه دویدن

فرزین منصوری

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی