شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خوزستان

جنازه‌ی سیب 
دراز‌به‌دراز
افتاده کف باغ
در گریه‌های ما
کودکی جان می‌دهد
مردی دست خالی 
پنهان می‌کند
به زنی تجاوز می‌شود
در گریه‌های ما
قلاب در دهان ماهی
با چشمان باز
و سایه‌های ملال
جوانی گمشده را می‌جویند
در پیران بیست‌ساله‌ی روزهای مقدس
و خورشید هر روز
پرتوافشان و بی‌خیال
این‌همه را می‌بیند
ما در اشک مغروق
در آشوب‌های خیابانی
در عکس‌های سیاه‌و‌سفید
پناه می‌بریم
به آغوش پریشانی
از پدران نادان
که قطار فشنگ بر کمر
لبخند می‌زنند
به تفنگ‌های پوسیده‌ی سرپُر
مدفون در گورهای قدیمی
زیر درخت سیب
 

عباس عبادی

تک نگاری

شعرها

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی