شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نهنگ

نهنگی‌ست كه خوابش كرده‌ام 
تاروُپودش را به اقیانوس ریخته‌ام
و از مرزهای لوط گذشته‌ام‌!
این‌جا اسكلتی بودكه بر فقراتم كِبره بسته بود
بر دریایی كه همخوابه‌ام بود 
و جلبك‌ها كه به موهایم وفادار بودند 
مادیانی‌ست مست كه پیچیده است لای موهایم 
و این مارها كه سراسیمه بر شانه‌هایم روییده‌اند!
اسب‌هایش از مرزهای خوابم گذشته‌اند
بر آب‌های خلیج‌اش سال‌هاست كه دویده‌ام 
مارها بر گوشه‌های دریایی مرده‌اند 
و اسكلتی كه رو به دیوارنقش بسته است! 
وحشی‌ترین اسب زمین‌ام!
كه با نهنگی خوابیده‌ام
و در بادهای مغربی پیچیده‌ام 
كه بر خواب‌های نهنگی لنگر كشیده‌ام
و از راه ابریشم گذشته‌ام
و در آب‌های خلیج ساكن‌ام‌!
عروسِ زمین‌ام!
عروس جهان است 
كه به تسخیر دنیا آمده است.
با دستی كه به جهان آلوده است
و اسب هایی كه بر زمین رانده است...
كه تمام آب‌های جهان من بودم!.. 
 

رزا جمالى

تک نگاری

شعرها

مزامیر غریزی

مزامیر غریزی

علی الفتی

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو