شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌چرخم

می‌چرخم
میله‌ها یک‌‌به‌یک از مقابلم رژه می‌‌روند
آبی می‌دهند
لاشه‌ای پرت می‌کنند

هر شب خواب می‌بینم
از درختی بالا می‌روم
با آهویی که به دندان گرفته‌ام
می‌دوم
با تندباد
و از پس گام‌هایم غبار بلند می‌شود
می‌بینم 
ماده‌ام سر بر گردنم می‌مالد
و بچه‌ها شیطنت می‌کنند

می‌چرخم
میله‌ها یک‌به یک
از مقابلم رژه می‌روند. 

رضا چایچی

شعرها

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن