همهچیز از گیاه شروع شد
که چکیده بود باران
و آن ریشههای مکنده
که نقش کبوتر بر آن شال آبی
موهایت را آشفتهتر میکند دختر
کسی چه میداند
وعدهی ما جانی دیگر است
بدنی دیگر
شکلی دیگر
و من بازت خواهم یافت
اگر قاصدکی سرگردان باشی
یا دانهی ریز گلهای بنفش
که کوه با صدای تو رساتر است
من بازت خواهم یافت
بگذار به شکل تازه درآییم.