شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیبا و مه آلود به رستوران آمد

زیبا و مه آلود به رستوران آمد

از دامن چتر بسته اش

می ریخت هنوز سایه های باران

یک طره ی خیس در کنار ابرویش

انگار پرانتزی بدون جفت !

بازوی مسافر را

با پنجه ای از هوا گرفت

لبخند زنان به گردش رگبار

محمدعلی سپانلو

تک نگاری

شعرها

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی

میدان

میدان

رضا ترنیان

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

شاعر

شاعر

فریاد غفوری