شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هر چند که رفتنت مرا دلخور کرد 
اشک آمد و نان خنده را آجر کرد 
با رفتن...

هر چند که رفتنت مرا دلخور کرد 
اشک آمد و نان خنده را آجر کرد 
با رفتن...

تا کی چشمم به اشک روشن باشد 
در سینه‌ی تو دلی از آهن باشد 
ای کاش...

وقتی همه‌جا پر است از دل سیری 
عاشق باشی، غریب‌تر می‌میری
...

شعرها

 ساکن یک جهان آواره

ساکن یک جهان آواره

فاطمه شمس

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی