شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هر چند که رفتنت مرا دلخور کرد 
اشک آمد و نان خنده را آجر کرد 
با رفتن...

هر چند که رفتنت مرا دلخور کرد 
اشک آمد و نان خنده را آجر کرد 
با رفتن...

تا کی چشمم به اشک روشن باشد 
در سینه‌ی تو دلی از آهن باشد 
ای کاش...

وقتی همه‌جا پر است از دل سیری 
عاشق باشی، غریب‌تر می‌میری
...

شعرها

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

به موازاتِ دریا

به موازاتِ دریا

راد قنبری

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

ویدئو