شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از قایقِ غرق شده بیرونم کشیدند

از قایقِ غرق شده بیرونم کشیدند
یک مشت ماهیِ مرده بودم
با دهان بسته
کاملاً بسته
ترسم از آن بود چیزی بگویم
و مرگ از دهانم بیرون بیاید.
 

عاطفه ترحمی

شعرها

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

فرزانه میرزاخانی