شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شادخواری

که خانه‌ی اجاره‌ای وطنم بود
سرزمین پچ‌پچ و امید
پناهگاهی کوچک
که فکر می‌کردم
با اراده‌ی سبز
به‌سمت آفتاب‌گردان می‌چرخد. 


چقدر توهم خوب است
به آدمی حُکم می‌کند
که خانه‌ی دیگری را
به نام خود بزند.


که خانه‌ی اجاره‌ای وطنم بود
وجود داشت 
ولی
تصویرِ شیر ِ محتضرش
بی اعتنا به کائناتِ کمین‌کرده
به چهره‌ی خورشید
شمشیر می‌کشید.
 

عنایت سمیعی

شعرها

فهرستِ خونی

فهرستِ خونی

امین رجبیان

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

 جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

بابک دولتی

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری