شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پرندگان به پرو می‌روند و می‌میرند

پرندگان به پرو می‌روند و می‌میرند*
و دسته‌دسته جلو می‌روند و می‌میرند
به هرم بوسه‌ای از قاف قلب یخ‌زده‌ام 
به لانه‌ی لب تو می‌روند و می‌میرند
دهان گشودم و پرپر... پرنده‌ها رفتند
شبیه راز که لو می‌روند و می‌میرند
قفس گریز خیالات یک شکارچی‌اند 
در آتشی که الو می‌روند و می‌میرند
به میله‌های قفس خو نمی‌کنند انگار 
در انتظار گودو*
می‌روند و می‌میرند
برای مرگ پرنده تفنگ لازم نیست 
فقط بگو که برو! می‌روند و می‌میرند

پرندگان به پرو می‌روند و می‌میرند/ رومن گاری
 در انتظار گودو/ ساموئل بکت

فاطمه هویدا

تک نگاری

شعرها

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد