شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آرش از آن‌سوی اتفاق به این‌سوی اتفاق  فقط تیر در می‌کند

 

نمی‌دانم در کنار تو با چه چیزی مواجهم
درست وسط اتفاق ایستاده‌ام
دو چشم سیاهت کمان غم به دشت سینه‌ام بود
و راز ستاره‌های موهات
من را از شب به خانه باز می‌گرداند 
هر کلام به کیمیای قصه‌ هزار‌و‌یک دوستت دارم
خداحافظی میان کوچه و تاریکی
تو شاعرانه رفتی
و من در قرائت عجیب ماه
ترنج کالی را به نشانی دست‌های تو گرفتم
غزل‌خوان گلویی بی‌بوسه
اسب‌های وحشی از چشم‌های تو گذشتند
رود از سینه من
که لکه‌ای سرخی بر پیراهنم را با غروب اشتباه گرفتند.
 

محمد پروین

تک نگاری

استنطاق یا نقد

استنطاق یا نقد

علی اسدالهی

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

گاز

گاز

مجتبی ویسی

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک