شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سنجابى به تسخير كرم‌هاى سفيد درآمد

سنجابى به تسخير كرم‌هاى سفيد درآمد
چه قساوتى در كتاب داستان
و من چه زود از پله‌هاى فرسوده بالا آمدم
قفس خالى را با پايم به يك سو انداختم
و بوى خاک را در گودى ريه‌هايم فرو بردم
تا آن‌جا كه چراغ عقل خاموش مى‌شود
و سوسوى توحش
چون صداى خون در پشت گوش‌هايم
قدم آهسته مى‌رود
آدم را به زور به سربازى مى‌برند
به دربانى اداره مامور مى‌كنند
و مزد آدم كفاف زندگى را نمى‌دهد
در آن سال‌ها
در آن قصه‌ها.
 

محمدباقر کلاهی اهری

تک نگاری

سلام نازنین

سلام نازنین

نگار اسکندرفر

یک رومنس خانوادگی

یک رومنس خانوادگی

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری