شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شفایِ حرام 

سَرِ بی‌قراری‌ام
که می‌شکند پاشیده پاشیده بر هوا 
بر بستری 
به جوهرِ رگ
شفای باطل به بازو 
همین که او تکه‌های تنم 
می‌خرامد چشم 
به لوُلوُی حرام 
دیوانه‌ای تکیده 
به بی‌قراریِ اسبی 
در تکه‌های آخرین قرار
و آستین طبلی 
در
    هم
         پاش

ابوالقاسم مؤمنی

تک نگاری

شعرها

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

چقدر باید پرنده شد

چقدر باید پرنده شد

سیدعلی صالحی