شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

لغت مرطوب

...

عریان شدم
 در آن لغت مرطوب
لباس‌هایم را در آفتاب پهن کردم
درخت انگور بود
که داشت خفه‌ام می‌کرد از شعر
گل آفتاب‌گردان بودم
رویم را از زیبایی برگرداندند
به ساقه نازک پایم 
خلخالی بستند
و در میان هلهله و هیاهو
به حجله‌گاهم بردند

زهرا گریزپا

تک نگاری

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

روایت چوبه

روایت چوبه

امین رجبیان

زار

زار

سهند آقایی