شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

لغت مرطوب

...

عریان شدم
 در آن لغت مرطوب
لباس‌هایم را در آفتاب پهن کردم
درخت انگور بود
که داشت خفه‌ام می‌کرد از شعر
گل آفتاب‌گردان بودم
رویم را از زیبایی برگرداندند
به ساقه نازک پایم 
خلخالی بستند
و در میان هلهله و هیاهو
به حجله‌گاهم بردند

زهرا گریزپا

شعرها

روایت چوبه

روایت چوبه

امین رجبیان

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

به قلم

به قلم

نگین فرهود

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین