…
سه خون که بر لب پیغمبر درون بوده است
سخن در اول معنای خود سه خون بوده است
سه خط خون؟ بله! دنبالهی ریاضی خون
که در سراچهی اعصار باژگون بوده است
کدام یک به چه نامی؟ کسی چه میداند
که هر سه خط به رضاییام رهنمون بوده است
نخست خط خیال است از خطای خیال
به حیرتی که گره در گره جنون بوده است
دوم طراوت موسیقی و تلاطم بحر
همان رنین که در آن رونق قرون بوده است
سوم درستی لفظ است و همنشینی خوب
که بر کنارهی معنا گلابتون بوده است
مرا به وجد میآرند این سه خون شریف
کزین سه ارزش لفظ دری فزون بوده است
سه خط خون؟ بله! اما نه از ره ستمی
سه خط سرخ که همزاد بیستون بوده است
سه خط سرخ که در چشمهای آهوهاست
سه سیم ساده که در چنگ ذوالفنون بوده است
سه بینشانه! سه آیینه خانه! سه صبح!
سه نور ناب که در چشم راسخون بوده است
از این سه خوب گرامی همین بسم که مرا
بنای هر کلمه از همین سه خون بوده است