شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

همین که می‌گویم امروز شاخه گلی  مرا ترساند 

...

همین که می‌گویم امروز شاخه گلی  مرا ترساند 
که به عزای خاکش نشسته بود 
بغضت را لابلای پیچک‌ها می‌پیچی 
دست در دست باران می‌روی 

تیشه به ریشه زدن 
نخواهی تکثر آب و علف شوی 
شوره‌زار نوک زبانت را مزه 

آینه تویی
آينه تويي
که تمشک‌های وحشی را برای غروب معنا می‌کردی 
زیباییت با کاروان‌ها روی کوهان شتران برای کویر خط و نشان می‌کشد 
می‌کشد طرح اندوه به خواب رفته چشمانت 

گیرم که رویایی شوی در خواب کلاغی ۱۰۰ ساله 
و‌ پرتقال‌های خونی را برای دهانت تعریف کنی 
بپری از ارتفاع درخت بیدی که هیچ‌گاه نلرزید 

مرا ببین کنار نیلوفری که مردابش را بغل کرده 
به دست‌هایت با ده انگشت غمگین فکر می‌کند 
برگرد و سرخی پیراهنم را بنوش 
سوار بر اسب سفید بلند‌یالی 
که دریا را به آغوش کشیده

مريم هاشمي تنگستاني

تک نگاری

شعرها

دو شعر از پوران کاوه

دو شعر از پوران کاوه

پوران کاوه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی