شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هواخوری

از کنار خانه‌ات رد می‌شوم
نفسی عمیق می‌کشم
و زندان‌بان فریاد می‌زند:
پایان هواخوری!

به طاقتی که ندارم فرار می‌کنم
نامت را بلند‌بلند صدا می‌زنم
گنجشکان پرواز می‌کنند ‌و
در حیاط خانه‌ی تو آرام می‌گیرند

صدای زبان قطع می‌شود
زندان‌بان دست‌هایش را تکان می‌‌دهد
و ما در پشت صحنه‌ی شعر
یکدیگر را در‌ آغوش می‌گیریم.

مجید رفعتی

تک نگاری

شعرها

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

آزارِ تازه

آزارِ تازه

محمدعلی بهمنی

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

برای این روزهای ایران...

برای این روزهای ایران...

کبری موسوی‌قهفرخی