شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

صبح گاریچی صدا می‌زد

...
 
صبح گاریچی صدا می‌زد
«سبزی سبزی،  پیاز،  پیاز ...»
پیرزن نگاه می‌کرد
عصایش دیگر راه  نمی‌رفت
عصر سُپور محله تمام گربه‌ها را
به بدرقه‌ی عصا برد
من هیچ کلاغی ندیدم
که بر بام‌های سیمانی خانه بسازد
به باد و رهگذر قارقار کند
امروز اولین روز رفتن عصاست
 

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

تک نگاری

شاعر مادرزاد

شاعر مادرزاد

محمد حسین بهرامیان

شعرها

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

برادرم دیشب درگذشت

برادرم دیشب درگذشت

عبدالله علوی