شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روزی که روحِ رود...

 

روزی که روحِ رود
به آسمان پرواز کرد و زنده‌رود
دیگر نه زنده نه زاینده بود
آن‌جا رفیقِ من که چهل سال پیش
جسمش به آب و روحش به خواب رفته بود
دیدم که از بسترِ خشکیده برخاست ایستاد
با چشمِ گشاده با نگاهِ تیز
زُل زد به ما
که در خاک
دست‌وپا می‌زدیم و غرق می‌شدیم
 

بشنوید

شهاب مقربین

تک نگاری

شعرها

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی

تبانی

تبانی

رویا الفتی

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

از ما دو نفر

از ما دو نفر

سعدی گل‌بیانی