شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روزی که روحِ رود...

 

روزی که روحِ رود
به آسمان پرواز کرد و زنده‌رود
دیگر نه زنده نه زاینده بود
آن‌جا رفیقِ من که چهل سال پیش
جسمش به آب و روحش به خواب رفته بود
دیدم که از بسترِ خشکیده برخاست ایستاد
با چشمِ گشاده با نگاهِ تیز
زُل زد به ما
که در خاک
دست‌وپا می‌زدیم و غرق می‌شدیم
 

بشنوید

شهاب مقربین

شعرها

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان

اثمر ابراهیمی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی