شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روزی که روحِ رود...

 

روزی که روحِ رود
به آسمان پرواز کرد و زنده‌رود
دیگر نه زنده نه زاینده بود
آن‌جا رفیقِ من که چهل سال پیش
جسمش به آب و روحش به خواب رفته بود
دیدم که از بسترِ خشکیده برخاست ایستاد
با چشمِ گشاده با نگاهِ تیز
زُل زد به ما
که در خاک
دست‌وپا می‌زدیم و غرق می‌شدیم
 

بشنوید

شهاب مقربین

تک نگاری

آموزگار عشق

آموزگار عشق

مهدی ایوبی

در جدال با خاموشی

در جدال با خاموشی

علی مسعودی نیا

شعرها

کلایه

کلایه

حامد بشارتی

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی

امشو که فرگ تی تو وستم 

امشو که فرگ تی تو وستم 

 اقبال طهماسبی گندمکاری

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

ویدئو