شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روزی که روحِ رود...

 

روزی که روحِ رود
به آسمان پرواز کرد و زنده‌رود
دیگر نه زنده نه زاینده بود
آن‌جا رفیقِ من که چهل سال پیش
جسمش به آب و روحش به خواب رفته بود
دیدم که از بسترِ خشکیده برخاست ایستاد
با چشمِ گشاده با نگاهِ تیز
زُل زد به ما
که در خاک
دست‌وپا می‌زدیم و غرق می‌شدیم
 

بشنوید

شهاب مقربین

تک نگاری

شعرها

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس