شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

کتان در دوکدان
گنجشک بر ترقوه بگذارم
و لالا شوم
کودکان...

...

تنها به اعجاز
خالی باشم بر جان کاکوتی‌ات
در قِران دو ستاره

به زوزه نشسته‌ی برخاسته از تن منم
شب‌ها‌
که از گرسنگی پوستم...

...

تا کاروان شترها از سوزن رد شوند
خانه از‌ تخم بیرون می‌آید
...

چیزی از من
در تَنده‌ی پدر جا ماند
و با یک‌چهارم صورت زاده شدم
...