شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این‌که روی صدایم نشسته‌ای

این‌که روی صدایم نشسته‌ای
و تمرین سقوط می‌کنی از شمع
یعنی کسی این‌جا نشسته است
و شعله‌ی این چوب دارد
به ریشه‌ی نشانه‌اش می‌رسد.
حالا اگر انتهای این خط زرد
قرص خواب باشد
اگر بایستم رو کلید سفید
تو که داری چکه می‌کنی
به صدای ممتد بوق 
چه تعارف می‌کنی؟
دارد نام‌های زیادی از زمین بلند می‌شود
و به سقف می‌رسد
و پرده که سیاه مایل به خاکستری بود
نامم را که در آخر می‌دوید
بلعید.
من را صدا بزنید
زمزمه کنید
به طبخ ماهی شیر ادامه دهید
و اجازه ندهید
 کبودی نشسته بر آسمان
کارم را بسازد!
 

مهدی علیمرادی

شعرها

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین