شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بگذار خودم باشم

بگذار خودم باشم
کویری که در وسعت خود 
گم شده است
 و بی‌اعتناست
به درخت
جاده
ابر
و چند پرنده
که حالا  نقطه‌ها‌یی سیاهند 
در حال محوشدن

کویر است
و هر روز به‌جای خالی تازه‌ای عادت می‌کند
جای خالی ابرهایی 
که برای باریدن آمده بودند
جای خالی نسیمی
 که با گردبادی رفته بود
جای خالی پرندگانی
که هر روز در برکه‌هایش فرود می‌آیند و 
 به قلبش نوک می‌زنند

در این کویر
آهویی زخمی‌ام
 شکارچی رد خونم را گرفته و 
پیدایم نمی‌کند 
 

شهرام پارسا مطلق

شعرها

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

مهرگان علیدوست

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

محمد انتظاری

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس