شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من خود شادی‌ام

من خود شادی‌ام
پیچیده در ملافه‌ی تن
به هیئت گاوی رسا زاده شدم
که ماغ می‌کشید چون رعد، در اساطیر بابل
مخفی نمی‌مانم در هر صورت
عاقبت، غم از خود دست می‌کشد
تا کامل شود زیبایی جهان
تا آدم‌ها به مهمانی بروند
و بوی ادکلنشان جا بماند در آسانسورها
من شادی‌ام
روزی تمام می‌شود این فراق
و منتشر می‌شوم با بادها
راهی می‌شوم با رودها
و با دستان آدمیان، گُر می‌گیرم
به‌وقت در آغوش گرفتن یک‌دیگر.
 

جواد کلیدری

تک نگاری

خانه بر آب

خانه بر آب

یدالله شهرجو

قربانی نبوغ

قربانی نبوغ

رضا حیرانی

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

ماهِ فراموشکار

ماهِ فراموشکار

فرامرز سه‌دهی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری