شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آنی که مادر 

آنی که مادر 
کنار گهواره
شب را تکان می‌داد 
تا بخوابم ستاره‌ای زیبا بیفتد

آنی که در باغ
ریحان به ریحان 
چاقو را در عطر فرو می‌برد

آنی که در دشت برف بارید
اسب‌ها می‌دویدند
بخار دهانت را بوسیدم 

(اسب را از استعاره دور کن تا دشت به راه خودش برود)

من به آن‌های دوری نزدیکم 
آن‌هایی که به یک‌دیگر نمی‌رسند
  مثلاً چاقو در بخار دهانت و ستاره در یال اسب نمی‌ریزد
 

حامد بشارتی

تک نگاری

شعرها

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی