شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در تلقین آینده و خیابان
تو را گم کرده‌ام
از چراغ بالا می‌رویم
...

 

چه فرقی می‌کند با گلوله کشته شوی  
یا تبر 
مرگ...

  
تو را درتلقین آینده وخیابان گم کرده‌ام 
موهوم 
...

  
این‌جا که ساق مرغ اندازه‌ی کل یک تأمل پا درهواست 
...

تک نگاری

شعرها

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو