شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

میان فرکانس عصرهای صورتت

میان فرکانس عصرهای صورتت کوچه  
در نمای مرفین پلاستیکی می‌شکند، روی پیاده‌روی خودم چه باید می‌کردم؟ هیچ‌کس عقل سرخ را حدس نزد تا بارانم سهروردی کوچک، بلند می بُردَت، بر گُرده‌ی ماهی سوار بودم این‌همه حرف‌های بیخود را آسمان یخ زده می‌نویسد در پهلویش! تا جابه‌جایی بستنی قیفی در رگ روی آن‌سوتر به لالایی غمگینی غروب می‌زنم... مادرم به برف برگشت تمام قهوه‌خانه‌ام نفسش بند آمد تیتر اول کاغذ اخبار انگ معنا می‌خورم با تلفظ غلیظ

علی آزاد

شعرها

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

رنج

رنج

علی زیودار

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن