شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قسم

قَسم به خال‌های

دستانت مادربزرگ

- مَن پرت شده‌‌ام

پَرت در آفتابِ سوزان

شَط

-مَن پَرت شده‌ام

پَر زده‌ام، پرواز کردم

بال گرفتم از کودکی‌ام

پیله نماندم، در پیله زخمی

شدم

_

قَسم به مینارت

من‌همان‌جا جا مانده‌ام

جا مانده‌ام از خودم

-پَرت شده‌ام

پَرت تماشا، پَرت.

_

قَسم به خنده‌ات

به جهانی پَرت از

پَرت شدگی.

پاهایم نای رفتن

ندارند

به پرت شدن

و

رفتن به کودکی

من قَسم خوردم

به بودنت به ماندنت

در سلول به سلول تَنم

قَسم می‌خورم

که پرت شده‌ام

به

دامانت مادربزرگ.

 

علی ‌حمیدی‌برم‌سبز

تک نگاری

شعرها

خاورمیانه

خاورمیانه

شهرام شهیدی

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

زار

زار

سهند آقایی

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی