شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نامِ تو لایِ بغضِ زبان ایستاده است
درمانده است از تو دهان ایستاده است
شهریور از...

شبیه کرمِ دندان‌خورده‌ای چای از دهان افتاد
کنارِ روزه‌ ای تاریک، بند...

به کجا می رود و یال بر‌افراخته رخش؟
رستم افتاده و با دشمن او ساخته رخش
رستم...

از در گذشت و رد شد از دربار با اسب
از خاک باران‌خورده سر زد یار با اسب
...

تک نگاری

شاعر پاره‌وقت نبودم

شاعر پاره‌وقت نبودم

قاسم آهنین‌جان

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی