شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

حریر پوست

...

حریر پوست، گل خنده، مخمل دهنش

شکوفه‌های خجالت، طراوت بدنش

 

به باد دادن گیسو و روسری در دشت

به شوق عشق ز خاک سیاه سرزدنش

 

به آفتاب سلامی‌ دوباره دادن‌هاش

همیشه در همه‌حال اشتیاق زیستنش

 

همیشه مایه‌ی رشک زنان طایفه است

کرشمه‌های دل‌انگیز چشم‌ ترکمنش

 

و گرگ‌های مهاجر از آن سوی ظلمت

در آرزوی نسیمی ز بوی پیرهنش

 

زن جوان که غم شاعران منزوی است

ردیف بوده همیشه طنین آمدنش

▪︎

منم زنی که چنین ایستاده می‌بینیش

که مرگ رخنه نکرده‌ست در بهار تنش

 

ولی چه فایده از این همه شکوفایی

اگر که نشکفد عشق تو بر لبان منش؟

فاطمه ناصری فر

تک نگاری

شاعر شهودها

شاعر شهودها

شوکا حسینی

نقش کتیبه ها

نقش کتیبه ها

ساتیار فرج زاده

شعرها

به صورت رشد‌نیافته

به صورت رشد‌نیافته

فرخنده حاجی زاده

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

به قلم

به قلم

نگین فرهود