شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تقدیم با درد

تقدیم با درد
همچون روحی کز کرده در ماشینِ لباسشویی
که در چاکِ امنِ پیرهنت جاخوش کرده بود
و با هر سرگیجه نقشِ بر زمین می‌شد

آویزان از بندِ رختی
که پایین‌تر می‌آید 
با هر کلاغ
تقدیم می‌شود
با درد
با تابِ غیابت
که هدیه می‌کنی به سرما
وقتی خاکسترت را حتی باد هم پس‌می‌زند
از ترسِ این‌که در یک چرخشِ ناقص
هوهویش به هق‌هق تغییرِ صدا دهد.

دومان ملکی

شعرها

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

یک دو سه پیش خودش ثانیه‌ها را که شمرد 

یک دو سه پیش خودش ثانیه‌ها را که شمرد 

علیرضا کیانی