شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نوستالژی گنگ

باد، بی‌مبالات می‌وزد

بالای صفه،

جایی خلوت،

بر سنگی نشسته‌ام.

 

مکث می‌کنم—

زمان،

در نگاهم خم می‌شود.

 

سردی چشمانم،

ابدیتی را در خاطرم افزود.

 

چندگاهی‌ست

که دیگر چیزی نیستم،

جز یک نوستالژی گنگ…

عادل محمدزاده

تک نگاری

شعرها

مالیخولیا

مالیخولیا

هادی میرزانژاد موحد

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی