...
آنقدر وقت صرف بحث کردیم
که ماه نقرهایست
یا پنیری
که صبح شد و ماه رفت
و ما مشاهدههای شب قبل را دیگر نمیتوانستیم ثابت کنیم
گفتم: لابد انتظار داری دوباره شب شود و ماه بیرون بیاید و من این بحث را ادامه دهم؟!
گفت: اگر خوب نگاه کنی،
این روزهای ما خودشان شباند
فقط ماه ندارند
به آسمان نگاه کردم
روی کاغذ چیزی نوشت
انداخت روی زمین
رفت
کاغذ را برداشت
نوشته بود تو آنقدر سادهای که کل شب را گولت زدم که بیخوابیام را پُر کنی
ماه مثل زمین است
خاک و سنگ و...
فقط آب ندارد