شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در انتهای آخرین سیاره، دری‌ست 

...

در انتهای آخرین سیاره، دری‌ست 
که گلوله‌ها و عکس‌ها و نامه‌ها در پشتش انباشته می‌شود
و شعرهای فراموش‌شده به آن‌جا می‌رود 
و خبرهای سوخته 
و بند انگشت‌های قطع‌شده 
و خاکسترهای پخش‌شده 
و جنین‌های سقط‌شده
و نگاتیوهای فاسد‌شده 
و پرنده‌های یخ‌زده 
و حافظه‌های پریده 
به آن‌جا می‌روند. 

در انتهای آخرین سیاره دری‌ست
که به روی کمد لباس‌های مادرم باز می‌شود.

نفیسه قانیان

تک نگاری

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی