شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بگذار فالم دست خواب دیگران باشد

بگذار فالم دست خواب دیگران باشد
شاید که پیشانی‌نوشتِ من همان باشد
دیدند مردی مرده می‌بوسد لبانم را
باید حواسم جمع هر زخم زبان باشد
دیدند دندان‌های من از ریشه می‌افتد 
گفتند شاید پای مرگی در میان باشد
چون بختکی بر بختم افتادند و خندیدند
گفتند باید چشم شور دشمنان باشد
بختم خرافاتی‌ست دائم در گریز از من
تا شایعاتی در دهان این و آن باشد
در دود اسپند از نظرها دور خواهم شد
باشد که بختم از نظرها در امان باشد

فاطمه ابراهیمیان

شعرها

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا