شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

حل نمی‌شود چیزی
می‌توانم؟ نه!
می‌تواند؟...

و تو دور می‌شدی
دور
مثل ناخدایی که ایستاده بر لنج
لنگرگاه را...

چیزی بر تنم چیزی می‌گذارد
به ایستگاهِ چیدن رسیده ماه
و زمستان
بر...

اسکله
زنی زیباست
زنی که جاشویش به جنگ رفت
زنی که گیس‌های...

تک نگاری

شعرها

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

مزامیر غریزی

مزامیر غریزی

علی الفتی