شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

حل نمی‌شود چیزی
می‌توانم؟ نه!
می‌تواند؟...

و تو دور می‌شدی
دور
مثل ناخدایی که ایستاده بر لنج
لنگرگاه را...

چیزی بر تنم چیزی می‌گذارد
به ایستگاهِ چیدن رسیده ماه
و زمستان
بر...

اسکله
زنی زیباست
زنی که جاشویش به جنگ رفت
زنی که گیس‌های...

شعرها

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

دو شعر از پوران کاوه

دو شعر از پوران کاوه

پوران کاوه

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

میدان

میدان

رضا ترنیان