شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

صدای اول؛

صدای اول؛

سپیده که می زند
کشیده می‌شوم بر آب‌ها
بوته‌های لای صخره‌ها
به روی دست‌هام پناه می‌برند
و می‌شنوم این جمله‌ها را؛ (... 

(جهان مقدس است 
بهبود نمی‌یابد)
همراهم، سر در کندویی فرو برده و می‌نوشد

 


صدای دوم؛

در اسارت تخته‌سنگ‌های تیز نگاه بودم
با حالی که کابوس بود
و تنم می‌لرزید
سطر شعری بر زبانم جاری شده بود
و (روی صخره‌ها)جمله‌ای را تکرار می‌کرد
تکرار می‌شدم در دهان لبه‌های نوک‌تیز
آب‌ریزان
توصیف کیهانی موقعیت
و  دردی در مثانه که درجا خاکم می‌کرد

باقر یگانه

شعرها

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس