شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مجنون مجنون بیا

مجنون مجنون بیا
که لیلی لیلی مردم
میان این قبیله‌ی شن باره
که گیسوان بریده‌ام  را
بر خیمه‌ها می‌آویزند
و خاکستر سرخم را بر کجاوه‌ها
بیا بر شانه‌های بیابان بیاویزیم و 
تن‌هامان را 
میان خیمه‌های پوسیده 
به بارگاه آفتاب بسپاریم
و بگرییم
بر سوگ دو خورشید 
که یکی به اندوه می‌رود و
دیگری به گور
 

الهام مهرانفر

تک نگاری

شعرها

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی