شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مجنون مجنون بیا

مجنون مجنون بیا
که لیلی لیلی مردم
میان این قبیله‌ی شن باره
که گیسوان بریده‌ام  را
بر خیمه‌ها می‌آویزند
و خاکستر سرخم را بر کجاوه‌ها
بیا بر شانه‌های بیابان بیاویزیم و 
تن‌هامان را 
میان خیمه‌های پوسیده 
به بارگاه آفتاب بسپاریم
و بگرییم
بر سوگ دو خورشید 
که یکی به اندوه می‌رود و
دیگری به گور
 

الهام مهرانفر

شعرها

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر