شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شکوفه رضایی

اگر اسب‌ها به وحشت افتادند
سگ‌ها شروع به زوزه کشیدن کردند
و بزهای کوهی
از قله‌ها گریختند
کفش‌هایت را دربیاور

در من پنجره‌ای‌ست
که از کوچ کبوتری
جان سالم به در برده است!

شکوفه رضایی

تک نگاری

شعرها

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی