شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دانه‌ها را برچینید

دانه‌ها را برچینید
ای سارهای سیاه و مهربان ِ زمستانی،
برچینید تا گرسنه نمانید
به کولاکِ بی امانِ آن‌سوی پنجره،
دل مرا
امّا
چه کسی خواهد دید
خواهد برچید
این سوی اشکدانه‌ها وُ
کولاک ِ تند ِ دلتنگی؟

دانه‌هایم از آن ِشما
دل‌تان از آن ِمن
ای سارهای سیاه و کوچک ِ زمستانی...
 

فؤاد نظیری

شعرها

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی