شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زشت است که توی غزلش مرد بگرید
هربار که یک قافیه آورد بگرید
این هدیه‌ی عشق...

بس که از هر شاخه‌ای برگ جوان افتاده است
چارفصل سال، گویی در خزان افتاده است
...

تک نگاری

شعرها

رؤیای پلنگ

رؤیای پلنگ

علیرضا آبیز

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

خاورمیانه

خاورمیانه

شهرام شهیدی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری