شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زشت است که توی غزلش مرد بگرید
هربار که یک قافیه آورد بگرید
این هدیه‌ی عشق...

بس که از هر شاخه‌ای برگ جوان افتاده است
چارفصل سال، گویی در خزان افتاده است
...

تک نگاری

شعرها

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد