شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زشت است که توی غزلش مرد بگرید
هربار که یک قافیه آورد بگرید
این هدیه‌ی عشق...

بس که از هر شاخه‌ای برگ جوان افتاده است
چارفصل سال، گویی در خزان افتاده است
...

شعرها

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

حسن معصومی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای